دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.

علف چینی در دهکده خاطرات

مراتع دهکده خاطرات با علف فراوانش ذخیره زمستانی مناسبی برای نگهداری دامهای مردم در فصل پاییز و زمستان بود چیدن علوفه از مراتع،تشریفات خاص خودش را داشت که به عنوان یک قرارداد اجتماعی نانوشته مورد قبول همه اهالی قرار گرفته بود بعد سیزده بدرجهت مراقبت از مراتع قاطع ترین فرد را به عنوان پاکار انتخاب می کردند هیبت پاکار چنان بود که همه از او حساب خاصی می بردند، پاکار ورودی مراتع را پرچین (رمش) می کرد و با چوب های بلند یک مکان برای ورود و خروج اضطراری  ( بلته ) در نظر می گرفت ، اهالی هم حق نداشتند تا پایان علف چینی دامها را بدون مراقبت رها کنند فقط می توانستند آنها را در منطقه خارج از قرق برای چریدن ببرند، وقتی زمان علف چینی فرا می رسید با تشریفات خاصی قرق را می شکستند، از چند روز قبل داس های بزرگ علف چینی(درگز) آماده می شد آنها راخوب تیز می کردند  و در یک صبح زیبای بهاری دهکده به صورت دست جمعی عازم علف چینی می شدند و قرق را می شکستند، البته تا تمام اهالی کار علف چینی را تمام نمی کردند دامها هم حق ورود به مراتع را نداشتند ، ابتدا چند روز کل علف ها را با درگز که کار طاقت فرسایی بود می چیدند سپس در زیر نور خورشید خشک می کردند و آنگاه آنها را ریسه(بورمه) می کردند،ریسه کردن هم مهارت خاص خودش را داشت عمدتا زنان دهکده این کار را انجام می دادند و بعد بوسیله چهار پایان (اسب و قاطر ) به دهکده حمل می شد بعد از چند روز هوا دادن و خشک شدن بیشتر، آنها را در زیر سقف شیروانی خانه ها ذخیره می کردند تا در روزهای برفی زمستان دهکده تغذیه دام ها باشد، در هنگام علف چینی غذا هم در همان مکان بوسیله هیزم پخته و آماده می شد که خوردنش لذت خاص خودش را داشت !..قابلمه ها و کتری های سیاه هنوز جلوی چشمام وول می خورند ..یا علی