دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.

زمستان در بهار دهکده خاطرات

مردم دهکده با آمدن بهار شادیهای زیادی را تجربه میکردند دیگر نگران برف سنگین که بعضی وقت ها چند روزی زندگی را فلج میکرد نبودند حتی عده ای از قشلاق به دهکده سرازیر می شدند تا کمبود علوفه برای دامها را جبران کنند اما خیلی وقتها تا آخراردیبهشت خطر سردی شدید و ریزش برف دهکده را تهدید میکرد در یکی از این سالها که زمستان سختی مردم را غافلگیر کرده بود کمبود علوفه باعث کوچ زود هنگام به دهکده شد خوشحالی در چهره اهالی دهکده موج میزد و وجود برف در بلندی های دهکده نوید سال پر محصولی را میداد اما انگار این آرامش قبل از طوفان بود اواسط اردیبهشت آن سال شبی پر ماجرا برای دهکده بود از غروب آنروز مه ای غلیظ به سمت دهکده در حال حرکت بود و آرام آرام دهکده را به آغوش می کشید این مه آبستن حوادث بود درپایان شب برف سنگینی باریدن گرفت و صبح دهکده سفید پوش شد دیگر جایی برای چرای دامها وجود نداشت و اهالی دهکده با عجله کوچ دوباره ای را شروع کردند و به قشلاق برگشتند تا دامها را از تلف شدن نجات دهند البته تلف تعدادی گوساله و بره حاصل کوچ زود هنگام  به دهکده بود.خاطرات آن سال هنوز در شب نشینی های مردم دهکده حضور دارد مخصوصا در سالهایی که نزولات آسمانی کم باشد این خاطره بیشتر فرصت حضور پیدا می کند.....تا بعد