دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.

کلبه های دهکده خاطرات2

کلبه های گلی دهکده زیبایی های خاص خودش را داشت نمای کلبه ها از گل رس متمایل به زرد با ترکیبی از کاه اندود شده بود دیوارهای داخلی هم با گل سفید ( سلیس نارس) که انگار گچ کاری به سبک امروز بود می درخشیدند این مصالح اطراف دهکده به وفور وجود داشت و عمدتا با تشت یا کیسه که با سر زنان یا دوش مردان حمل می شد به پای کار می آمد. سپس آن را جلوی کلبه دپو می کردند وسطش گودی درست می شد آب را که از چشمه می آوردند در گودی ایجاد شده می ریختند به آن کاه اضافه می کردند( تا روی دیوار ترک بر ندارد و مثل توری عمل کند)  چند روز به آن لگد می زدند تا کاملا مثل خمیر ور بیاید آنگاه آماده می شد برای استفاده ، زنان دهکده هم به عنوان یاور به کمک می آمدند تا زن خانه تنها نباشد این کارها جزؤ وظایف شیر زنان دهکده بود مردان هم مشغول کارهای کشاورزی یا کار در معدن زغال سنگ بودند سیستم اقتصاد سنتی دهکده نظم خاص خودش را داشت و تقسیم کار هم کاملا رعایت می شد ! در این اقتصاد کودکان هم وظایف خود را انجام می دادند که بیشتر آب رسانی با ظرفهای کوچک پلاستیکی بود و در پایان روز هم مادر به ما اجازه می داد تا از لانه مرغ ها تخم مرغی برداریم و از مغازه مرحوم بابا خان نخود و کشمش بگیریم ( معامله کالا با کالا) و در زیر مه غروب دهکده لذت خوردنش را تجربه کنیم ! یادش بخیر